قرن سنت گریزی
قرن سنت گریزی
پیش گفتار
در قرن 21 بشر به دست آورد های بزرگ علمی و اجتماعی میرسد، حرکت سریع رشد تمدن کاملاً در تمام زمینه های این قرن پیداست. البته قبول پیشرفت های ویژه این قرن در دید تعدادی کمی از مردم که در جهالت عمیق و با مغزی فسیل شده هستند، غیر ممکن است. برای گذر تاریخی از این سال های مهم که راهی جدید و مرز های نو می طلبد، فرای دانش و فکر سنتی امروزی است، مردم نیازمند ابزاری هستند، که به آنها آگاهی لازم را بدهد. با وجود وب و اینترنت براحتی امکان آن می باشد، تا روشنفکران با تبادل نظر راهی نو برای دیگر هم میهنان عزیز شان بگشایند. بدین منظور با روش استفاده از اینترنت میتوان بدون هرگونه اختلال در مسائل جانبی زندگی، به مرامی نو دست یافت. این برنامه می تواند مسیر فکری توده مردم را در چت ها و فیسبوک ها، وبلاگها و امثال، تحت تاثیر قرار دهد، و نگاهی نو و بینش علمی، به آینده و سرنوشت باشد. آنچه که روشنفکران جامعه می توانند انجام دهند، ابتدا خود را قبول، و سپس عشق به مردم و میهن داشته باشند. توانایی و نوع برخورد برای چگونگی این انجام، به زمان و تجربه و همگرایی روشنفکران، همراه برداشت موج سومی امکان پذیراست.
منبع مقاله قرن سنت گریزی: دانش و تجربه شخصی، و کتاب های الوین تافلر، هایدی تافلر، چالز هندی، و...، تاریخ نگارش 1382.
. . . مقاله قرن سنت گریزی ادامه دارد و باز نویسی می شود . . .

قرن سنت و سنت گریزی
تغییرات در این وب نوشته سه جستن دارد:
اول ـ تغییرات در فکر و بینش، که چگونه بیاندیشیم و استفاده از دانش، و به چه منظور کار آید.
دوم ـ تغیرات کوچک و معمولی در زندگی، و پدید آوردن شیوه های نوین برای گذران روزگار مان.
سوم ـ تغییرات بزرگ و مهم برای جامعه و چگونگی و هماهنگی ساخت روش های علمی و ملی.
تفاوت برداشت تغییرات در زمان های مختلف خیلی مهم است، لحظاتی واقعی بیاندیشید، خوب بیاندیشید.
پرسش از عموم: 1 ــ آیا تفاوت کشورها و مردم دانا و نادان را میدانید؟
2 ــ موج های قرن 21 کدامند؟

1 ــ قرن سنت گریزی
قرن 21 بشر به دست آورد های بزرگ علمی و اجتماعی میرسد، حرکت سریع رشد تمدن کاملاً در تمام زمینه های این قرن پیداست. البته قبول پیشرفت های ویژه این قرن در دید تعدادی کمی از مردم، که در جهالت عمیق و با مغزی فسیل شده هستند، غیر ممکن است. برای گذر تاریخی از این سال های مهم، که راهی جدید و مرز های نو می طلبد، فرای دانش و فکر سنتی امروزی است، مردم نیازمند ابزاری هستند، که به آنها آگاهی لازم را بدهد. با وجود وب و اینترنت براحتی امکان آن می باشد، تا روشنفکران با تبادل نظر راهی نو برای دیگر هم میهنان عزیز شان بگشایند. بدین منظور با روش استفاده از اینترنت، میتوان بدون هرگونه اختلال در مسائل جانبی زندگی، به مرامی نو دست یافت. این برنامه می تواند مسیر فکری توده مردم را در چت ها و فیسبوک ها، وبلاگها و امثال، تحت تاثیر قرار دهد، و نگاهی نو و بینش علمی به آینده و سرنوشت باشد. آنچه که روشنفکران جامعه می توانند انجام دهند، ابتدا خود را قبول، و سپس عشق به مردم و میهن داشته باشند. توانایی و نوع برخورد برای چگونگی این انجام به زمان و تجربه و همگرایی روشنفکران، همراه برداشت موج سومی است.
2 ــ سنت و سنت گریزی چیست؟
آنچه تاکنون و با همین دانش تا این لحظه، و در تمام زمینه ها می دانیم و انجام می دهیم، میشود سنت. آنچه که با علوم جدید و در تمام زمینه ها از این لحظه می خواهیم کاملاً علمی انجام دهیم، سنت گریزیست. آینده متفاوتی که آینده نگران امروز آن را پیش بینی میکنند، حتماً اتفاق می افتد، و باید با دیدی نو بدانیم که چگونه خواهد بود، تا بتوانیم بر آن تاثیر گذاریم، در این روزگار ما میتوانیم با دانش و بینش نو مسئول سرنوشت خود و اطرافمان باشیم. اهرم های تغییرات و حرکت از قرن سابق به این قرن در دست روشنفکران اینترنتی است، که پیوستگی امور و شیوه در تمام مراحل زندگی آینده را با آنچه شاهد هستیم هماهنگ کنند. در گذر تاریخ از قرن 19 به 20 برای ایجاد یک مدرسه ابتدایی، فسیلها در مقابل روشنفکران قرار گرفتند، و امروزه مشابهتی شاهدیم. ولی کسانی که سعی میکنند این تغییرات را درک نمایند، با روحیه ای شاد و احساس موفقیت با آن برخورد می کنند، حرکتی که فقط می توان آنها را تغییرات کوپرنیکی موثر بر تمامی نوع بشر نامید، و ما را در روزگار خوشمان به تناوب دچار دلهره و سر گیجه میکند.
در هر گذر و دوره خاص از تاریخ، یک مسئله ای و عقیده ای بود، که سنت گرایان سعی در حفظ آن داشتند، و سنت گریزان در جهت عبور از آن در تلاش بودند، که آنرا پیش تاریخ می نامم. هزاران سال گذشته عبور از دین های متفاوت، و صدها سال پیش عبور از مکتب های گوناگون و یکی دو قرن گذشته تلاش برای هویت و حق رای و غیره بود. از این تغییرات و عبور از سنت های گذشته و پیوسته به تاریخ مطالب زیاد نوشته شده و براحتی در کتاب های متعدد قابل دسترسی است، که از تکرار آنها خود داری می کنم.
توانا بود هر که دانا بود
قدرت علم و اقتصاد در قرن 21 کاملا متفاوت از تمامی تاریخ است، بهمین دلیل امروزه گذشتن از سنت بسیار مهمتر از تمامی تاریخ میباشد. کوتاهی از این کار عظیم خسارت جبران ناپذیر بزرگی در پی دارد. مدت 5 سال است وبلاگ هایی دارم، و هزاران جوان عزیز ایرانی از آنها بازدید کرده اند، و حدود یک سوم این خوبان نظراتی نوشته اند، که باعث تشویق من برای ادامه داشتن وبهایم شده، ولی جای تاسف است، که اساتید با تجربه ایرانی فقط چند نفر می شناسم، که با اینترنت دوستند. اگر می خواستم کتابی در باره دروغ حمله اسکندر مقدونی به ایران بنویسم، امکان آن نبود به این ارزانی و راحتی در اختیار همگان باشد، این اهمیت اینترنت در آینده است. قدرت هایی که سنت گریزی را جهشی می پیمایند، نود درصد رادیو و تلویزیونها و مطبوعات مهم را در سطح جهان به دست دارند، و ما باید با حداقل امکانات ولی با تلاشی زیاد کار نماییم.
پرسش از عموم: آیا شما تاکنون به سنت و سنت گریزی فکر کرده اید؟
3 ــ ما باید نمونه و روش خاص ایرانی بسازیم
تغییر پیوسته، تغییری راحت است. در چنین حالتی گذشته، چراغ راه آینده میگردد. برای همین من همیشه نسبت به برداشت دروغها از تاریخ ایران، تکیه می کنم. آیا می دانید چرا در کشور ما هر وقت در باره دلیل وجود چیزی یا نهادی یا مراسمی و یا قواعدی سئوال میشود، پاسخ همیشگی و تاریخی میشنویم (به این دلیل که ....). ولی در کشور های سنت گریز، پاسخ علمی و کاربردی برای هر موضوع دارند، و یا می یابند، میگویند (به منظور آنکه ....)، زیرا ایرانیان پای بند دوران های تاریخی خود هستند، هر چند که تمامی یا قسمت هایی از آن دروغ باشد. در صورتیکه سنت گریزها به پیش رو می نگرند، و همیشه از دانش های نوین در تمام زمینه ها استفاده میکنند. ولی گاهی اوقات بدلایل جغرافیایی در تمام موارد آن، حالت موازی و یا دوستی بین دو دیدگاه ایجاد میشود. در نهایت با شرایط سیاسی خاص حاصل شده از آن موارد، به گونه ای تقارن میشود، که مدافعان وضع موجود را به دردسر می اندازد، مهمترین این دردسر برای سنتی ها در این زمان اینترنت و ماهواره میباشد، که جریان های فکری را جاری میکند. از دل این همگرایی اجتماع روش های اقتصادی بطور کامل از یکدیگر جدا میشوند، و سرمایه داری های سنتی و نوین و ضد آنها شکل خاص خود را میگیرند، که در نهایت مقابل هم صف آرایی می کنند. به نظر من تقارن شرایط بار دیگر به گونه جدی پیش آمده، و تغییر همان چیزی که قبل از قرن 21 بود نمیباشد. حفظ وضع موجود دیگر به هیچ وجه بهترین راه نیست، راه آینده سنت گریزها چندان هم آسان نیست، اما جالب و هیجان انگیز و شکوفاست. لازم است تغییر را بهتر درک کرد، و علل آنرا فهمید، تا در راه و مبارزه خود برای آینده ای نو، نیروی کمتری تلف کند، و مسیر را بدرستی برود. کسانیکه که سمت و سوی تغییر را درک میکنند، بهتر میتوانند از این تغییرات بهره برداری کنند، و باعث میشوند که جامعه از تغییرات استقبال کند، و ما نع آن شوند که جامعه سنتی در مقابل آن واکنش نشان دهد، بلکه جامعه را به خدمت میگیرند. انسان عاقل جهان را از آن خود میکند، ولی انسان غیر معقول از آن جهان میشود. ما در آستانه زمان غیر قابل پیش بینی هستیم، اگر شجاعان شمشیر و تفنگ و جامعه را از تاریخ دروغی گذشته نجات ندهیم، و آموزش لازم و درک صحیح به جامعه فرستاده نشود، در آینده همگی رنج بسیاری خواهیم برد. این تغییرات سنت گریزی واژه دیگری برای رشد تاریخی جامعه در قرن 21 میباشد.
4 ــ تغییرات در این وب نوشته سه جستن دارد:
اول ـ تغییرات در فکر و بینش، که چگونه بیاندیشیم، و استفاده از دانش و به چه منظور کار آید.
دوم ـ تغیرات کوچک و معمولی در زندگی، و پدید آوردن شیوه های نوین برای گذران روزگار مان.
سوم ـ تغییرات بزرگ و مهم برای جامعه و چگونگی و هماهنگی ساخت روش های علمی و ملی.
5 ــ تفاوت برداشت تغییرات در زمان های مختلف
در گذشته های دور زندگی را دایره می پنداشتند، هر روز بیدار شدن و خوردن و خوابیدن و چیزای ساده دیگری و تا آخر همان بود. در قرون گذشته زندگی را یک خط مستقیم می پنداشتند، که خوشبختی در کنار خانواده و با شیب ملایم به سمت پیشرفت و افزودن چند وسیله زندگی و پست و مقامی و امثال آن. این شیب ملایم و گاهی تند را تغییر می پنداشتند، در صورتی که هرگز نمی توانستند، کار و پول و صلح و آزادی و سلامت، و ادامه شیب را، پیش بینی کنند، و همیشه نتیجه ای دیگر داشت. قرنهاست بشر تغییرات را در توانایی و بدست خود، و در شکل همان شیب می پنداشت، و بدنبال ایده آل و سعادت شخصی خود، در جهت امکانات و قدرت بیشتر بود. این چشم اندازی روی همه طبقات اجتماعی قرار داشت، در صورتی که به آن دست نمی یافتند، یا راضی نمیشدند، و موقتاً کارایی خود را از دست میداد. مردم دایم بدون توجه تغییر تدریجی و پیوسته داشتند، و این تغییر گاهی ناگهان به تغییر ناپیوسته تبدیل میشد، بدین جهت دست به شورش و انقلاب و جابجایی سلاطین میزدند.
تغییرات ناپیوسته فاجعه نیست، گاهی بهترین راه پیشرفت برای جامعه میباشد. بعد از این جابجایی در جوامع این پرسش پیش می آمد، که (حقه بعدی چیست؟)، زیرا چنین مینماید که حقه قبلی کارایی خود را از دست داده است. این همان تغییرات در قرون گذشته است، ولی در نهایت همان شیب ملایم زندگی روزمره ادامه داشت. در هر گذر تاریخی سرعت تغییر افزایش و اندیشه آن بهبود یافته، ولی جامعه های که به چشم و پا بند های خود خو گرفته، با سرعت و بینش فوق در مخالفت قرار میگیرد. سرخپوست پرویی با مشاهده بادبان های کشتی های مهاجم اسپانیایی در افق، پنداشت تغییرات عجیب و غریب جوی است، و به کار خود ادامه داد، زیرا در تجارب خود درکی از کشتی بادبانی نداشت. آنها با فرض دایره بودن و پیوستگی زندگی، آنچه بر دریافت شان منطبق نبود، نادیده میگرفتند، تا مصیبت نازل شد. مثال دیگر، اگر قورباغه را درون تشت فلزی با آب معمولی به آرامی حرارت دهیم، میپزد بدون اینکه حرکتی کند. نتیجه این دو مثال اگر بخواهیم گرفتار سرنوشت سرخپوست پرویی و یا قورباغه پخته نشویم، باید در جستجوی تغییرات ناپیوسته باشیم و از آن استقبال کنیم.
سال 1991 طوفان صحرا، عراقیها را سریع نابود کرد، و این ابتدای ورود قرن 21 و تغییرات جدید بود، که با این اقدام تغییرات بنیادی قرن ورود خودش را نشان داد، و گفت گذشته را دور بریزید، که در غیر اینصورت تغییرات تمدن جدید مرزها را براحتی در می نوردد. این اعلام ورود همانند شکست مهدی سودانی در ام دورمان سودان به دست انگلیس در ابتدای ورود قرن 20 میباشد. امروزه شکاف عظیم بین تغییرات واقعی دنیا و عدم تحرک و حرکت ما، رفته رفته دارد بافت های کهن دیار را دگرگون می سازد، که یاس و سردرگمی و بی آینده گی پیامد آن است. برای ترسیم خطوط کلی آینده ای، که با چنگ و دندان به سویش پیش میرویم، هیچ قوه پیش بینی و بصیرتی در کار نیست، برای شتاب بخشیدن و تسهیل انتقال به آینده هیچ برنامه ای وجود ندارد. ابله مانند سرخپوست پرویی چشم خود را بر نشانه ها می بندد، و نیازی هم نیست چون قورباغه در آب جوش بیش از حد تاخیر کرد، و یا در انتظار یک انقلاب و منجی بود. اگر ما بینش و عادت و شیوه عملمان را تغییر دهیم، براحتی میتوانیم دورانی از کشفیات تازه و آزادی های تازه داشته باشیم، در واقع عصر یاد گیری حقیقی است.
بالاخره و خواه و نا خواه، تمدن جدید، اما به آرامی در زندگی ما سر بر آورده، ولی کور دلان در همه جا مذبوحانه سعی در سرکوب آن دارند. این تمدن جدید اشکال جدید خانواده و شیوه های دگرگون شده کار و عشق و امرار معاش و اقتصاد جدید و تعارضات سیاسی جدید، و فراتر از همه اینها آگاهی تغییر یافته به همراه دارد. در قرن 21 بشر جهان پیشرفته با جهشی کوانتومی به جلو میرود، و شکوفا ترین خیزش اجتماعی و خلاقانه ترین باز سازی همه تاریخ را در مینوردد. همچنین بیشترین اختلافات فکری و جامعه ای میان سنتی ها و سنت گریزها ایجاد شده است.
6 ــ تفاوت کشورها و مردم دانا و نادان
بیشتر مردم اگر بتوانند و زحمت فکر کردن به خود بدهند، میپندارند جهانی که میشناسند تا ابد دوام خواهد داشت. برای آنان دشوار است که شیوه ای براستی متفاوت برای زندگی خود تجسم کنند، چه رسد به آنکه تمدنی جدید را تصور کنند. البته آنان متوجه هستند، که اشیاء و امور در تغییرند، اما میپندارند که تغییر و تحولات کنونی از کنار آنها خواهد گذشت، و هیچ چیز اساس اقتصاد و ساختار سیاسی را متزلزل نخواهد ساخت. این قبیل مردم با اطمینان تمام انتظار دارند که آینده تداوم حال باشد. رویداد های سیاسی و اقتصادی و دانش های نوین اخیر این تصویر اطمینان بخش از آینده را به شدت متزلزل ساخته، و تصویر یاس آور تری از آینده در میان مردم رواج روز افزون یافته است.
غالبا چیز های کوچک بیشترین و دیر پا ترین تغییرات را ایجاد کرده اند، مثلا دودکش، بیش از هر جریان فکری باعث تغییرات اجتماعی شده است. بدون وجود دودکش، همه باید در یک مکان مرکزی و در کنار آتش، در محوطه ای با سوراخی در سقف تنگ یکدیگر می نشستند. دودکش با خروجی های جداگانه اش، این امکان را پدید آورد که اتاق های متعدد، در یک واحد مسکونی گرم شوند. واحد های کوچک توانستند مستقلاً در کنار یکدیگر بنشینند. همبستگی قبیله ای در زمستان از بین رفت. هیچکس با فکر سنتی تاریخی نیست، که بگوید کاش دود کش یا حرارت مرکزی اختراع نمیشد. این قبیل اختراعات، یا مانند تلفن، که اینک از نظر ما مهم نیست، نا خواسته شیوه زندگی را تغییر داده است.
به بیان دیگر در قرن 21 موج و نسل دیگری از تمدن آغاز شده، و باز مانده گان از قرن گذشته در سردرگمی ها و نگرانیها و سرگردانی های شخصی گرفتارند، و در تعارض کامل با موج نو که رعد آسا می آید تا زمان و زندگی را بگیرد. اگر این را درک کنیم، آنگاه بسیاری از رویداد های به ظاهر بی معنی قابل درک میشوند، انقلاب در اراده و شعور و حرکتی نو برای بهترینها، مجدداً بقایی معقول و قابل تصور مقدور میشود.
دودکش و تلفن هر دو نوعی تکنولوژی هستند، که چکاننده بالقوه ناپیوستگی بشمار میروند، اما واقعیت اقتصادی چیز دیگری است. حکومتها میتوانند برای مدتی آنرا به تاخیر اندازند، اما برای همیشه امکانپذیر نیست. کشورها بر اساس مزایای جغرافیایی و تاریخی و بر اساس مزایای نسبی خود دوران را می گذرانند. مزیت نسبی به معنای وجود چیزی است، که دیگران حاضرند بهای آنرا بپردازند، خواه این چیز نفت باشد، و یا مواد معدنی و یا نیروی کار ارزان، و یا مغز متفکر و یا منطقه توریستی. برای دنیای پیشرفته و کشور هایی با سابقه سنت گریزی بیشتر این مزایا مغز متفکر و تولیدات هوشمندانه است. با فروش خدمات هوشمندانه و دانش بالا رفاه گسترش پیدا میکند و پیامد آن تقاضا برای مردمان هوشمند و دانش بیشتر می باشد. بدین ترتیب جا برای کم داناها یا نادانها تنگ میشود، و زندگی برای کشور هایی با نادانی بیشتر سخترتر میگردد. سنت گریزها که طرفدار نو آوری و تغییرات هستند، با آمیختن دانش های جدید و ایجاد فکر هوشمندانه و زندگی هوشمندانه، در تمام شکل آن میتوانند تمام عرصه های تاریخی و جغرافیایی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را به راحتی در سراسر جهان بدست بگیرند، و هر آنچه که می خواهند، با مردم نادان بکنند. بنابر این نباید از این قافله تغییرات عقب افتاد.
پرسش از عموم: آیا می دانید استعمار و امپریالیسم یعنی چه؟
7 ــ لحظاتی واقعی و خوب بیاندیشید
در گذشته مادران میگفتند، اگر دست به پشت هر کسی زدی و خاک بلند شد، بدان که او کاری است. ولی امروزه این داستان کاملاً مسخره و غیر قابل بررسی اقتصادی است. امروزه دانش و هوش، تولید کار مفید و اقتصاد خوب وابسته به تکنولوژی، هر روز برتر در سازمانها میکند، و این تکنولوژی و اقتصاد، چنان با یکدیگر می آمیزند، که به بروز نوعی ناپیوستگی شدید در شکل مهارتها و مقاصد بسیاری از سازمانها منجر میشود. این سازمان های هوشمند توسط نیروها با دانش جدیدتر دیگر نمیتوانند سازمان سنتی باشند، سازمان هوشمند، به مراتبی غیر قابل باور در تمام زندگی تاثیر عمیق میگذارند، و شکل های متفاوت و عادات کاری دگری دارند. یکی از رویکرد های جدید و مهم را میتوان تجزیه و تحلیل اجتماعی یا به نامی جبهه موجی نامید. این رهیافت، تاریخ را به صورت توالی امواج پیاپی تغییر و تحول مینگرد، و این سئوال را مطرح میسازد، که حاشیه مقدم هر موج، ما را به کجا میکشاند. این رهیافت توجه ما را به جای پیوستگی های تاریخ، که دارای اهمیت خاصی هستند، به نا پیوستگی ها آن، یعنی تغییرات و گسستگی ها معطوف میدارد. در این سیستم، وقتی الگو های مهم دگرگونی پدیدار میشوند، آنها را شناسایی میکند، تا اینکه بتواند بر آنها تاثیر بگذارد.
در بیست سال گذشته، بسیاری از کارها ایجاد شده، که دارای تکنولوژی و دانش هستند، که قبلاً تصور آنها هم نمیشد، و این کار های جدید، تاثیر خیلی زیادی در تمام کارها و کل زندگی گذارده اند. همچنین در آینده نزدیک کار های زیادی شکل خواهد گرفت، که هم اینک نمی دانیم چیست و چگونه است، و کارگزاران آنها چه دانشی دارند. دلیل این پدیده، آمیزه نیرومند تکنولوژی و اقتصاد است، که میتواند رسومات اجتماعی در تمام موارد آن منجمله سیاست را دگرگون سازند. در جامعه سنت گریز، که با دانش های نوین و تکنولوژی روز و اطلاعات آمیزه دارد، زندگی راحت تر و شیرین تر است. یافتن مشاغلی رضایت بخش آسانتر میشود، زنان براحتی میتوانند خود را تامین کنند، آنچه در روزگاران پیشین به لحاظ تکنولوژیک و اقتصادی و اجتماعی غیر قابل قبول و غیر ممکن بود، امکان پذیر میشود، نا پیوستگی در اقتصاد، بدون اینکه جلب توجه کند، به درون اجتماع راه میابد. از واژه های پدیدار شده در زبان، این موضوع را باید متوجه شد، شوهران خانگی، خانواده های تک فرزندی، خانواده های دو درآمدی، کارکنان درون خانه، کارگزار بورس، کافی نت، و بسیاری دیگر که بیست سال پیش شناخته شده نبودند.
پرسش از عموم: آیا میتوانید چند تغییرات نا پیوسته در اطراف خود بگویید؟
8 ــ موجهای قرن 21 کدامند
بشر تاکنون دو موج عظیم تحول را از سر گذرانده است، که هر یک به مقیاس وسیعی باعث محو فرهنگها و یا تمدن های پیشین شده، و شیوه ای نو از زندگی را جایگزین قبلی کرده، که از نظر پیشینیان محال مینمود. تحول انقلاب کشاورزی، تحقق نخستین موج بود، که هزاران سال طول کشید، در حالی که تحقق موج دوم، ظهور تمدن صنعتی، فقط 300 سال بطول انجامید. ولی امروز تاریخ از این هم پرشتاب تر پیش میرود، و چه بسا موج سوم، که از اواخر قرن 20 شروع شده، طی چند دهه سپری شود، و خود را به آغاز موج چهارم، یا موج آینده برساند، همان موجی که بر جامعه بشر گسترده خواهد شد، و با وقوع "انقلاب فقط دانش"، دیگر نخواهد گذارد که انسانها بر اساس تمدن موج دومی، یعنی عقیده های بسته و غیر نوآور و هم شکلی و یکنواختی و دیوانسالاری و اقتصاد مبتنی بر نیروی عضلانی و خط مونتاژ شکل بگیرد، و پیش رود. موج سوم که اینک در آن هستیم، همراه با دگرگونی اقتصادی کشورها دخالت های فرهنگی و اقتصادی و متعاقب آن سیاسی دیگر کشورها را در پی دارد، که باعث برخورد های شدید تا جا افتادن کامل موج سوم میشود. آنچه باعث نا پیوستگی موج دوم به سوم میشود، ترکیب تکنولوژی و اقتصادیات تغییر یابنده، بخصوص تکنولوژی اطلاعات و زیستی و اقتصادیات همراه با آنهاست. این عوامل به اتفاق یکدیگر جهان را به مکانی متفاوت تبدیل خواهد کرد.
دانش و تکنولوژی اطلاعات، قدرت پردازش کننده کامپیوتر را با امواج کوتاه، ماهواره ها و کابل های فیبر نوری ارتباطات راه دور ترکیب میکند، و این تکنولوژی با سرعت به آینده می جهد. یک مهم دیگری که موج سوم همراه دارد، رشته جدید تکنولوژی زیستی است، که بر اثر تفسیر DNA یعنی رمز ژنتیکی موجود در کانون حیات، شکل گرفته است. طول عمر آن به عنوان یک صنعت و یک علم فقط یک نسل است، و در حال حاضر، مهندسی ژنتیکی نامیده میشود، که با پدید آوردن انواع جدید از غلات پر محصول و انگشت نگاری و ثبت کلیه امکانات به طریقه ژنتیکی، تاثیر خود را در زندگی روزمره انسانها نشان میدهد. این دو رشته تکنولوژیکی با چنان سرعتی گسترش می یابند، که نتایج حاصل از آنها غیر قابل پیش بینی است، که قبل از موج جدید بخش هایی از زندگی ما را بشدت تغییر خواهد داد. تکنولوژی و دانش های دیگر مهمی هم هستند، که در موج سوم باعث تغییرات کلی در زندگی میشود، مانند تلفن سیار و امکانات همراهش، و بسیاری دیگر از علوم و وسایل، چندی را نام ببرید، که بیست سال پیش وجود نداشتند، و زندگی روزمره ما به آنها بستگی دارد، مانند کارت هوشمند.
9 ــ دگرگون یا واژگون اندیشیدن
ملزوم موج سوم در تمدن نو، تغییر ناپیوسته میباشد، که مستلزم اندیشیدن ناپیوسته است، در این گام نو قرار است، شیوه تازه انجام امور با شیوه های قدیم فرق داشته باشد، و این فرق صرفاً محصول پیشرفت شیوه های قدیم نباشد، در آن صورت نیازمند آن خواهیم بود، که به همه چیز به شیوه های تازه نگاه کنیم، و روشی تازه و دگرگون داشته باشیم. واژه ها پدید آمده حقیقتاً نشانه اندیشه تازه است. تعجب آور نیست، که اندیشه واژگون ناپیوسته هیچگاه مورد پسند حامیان پیوستگی، و حفظ وضع موجود موج دومی نبوده است. تمدنی جدید در زندگی ما سر بر آورده، که کور دلان در همه جا سعی در سرکوب آن دارند. این تمدن جدید اشکال جدید خانواده و شیوه های دگرگون شده کار و عشق و امرار معاش و اقتصاد نو و تعارضات سیاسی جدید، و فراتر از همه اینها آگاهی تغییر شکل یافته همراه دارد. در قرن 21 انسان هایی واقعاً صاحب نفوذ و ارزشمند خواهند بود، که بتوانند با خلاقیت، گامی در تغییر اندیشه ها و ایجاد بینش های نو با روشی اصولی ناپیوسته بدهند، تا شیوه تفکر بشر در جبهه موج جدید تغییر کند، و کاملاً علمی گردد. شیوه های جدید اندیشیدن در باره چیز های آشنا میتوانند نیرو های تازه را آزاد کند، و انواع مختلف امور روزمره را براحتی میسر سازد.
در تفکر واژگون نیازی نیست به بزرگی اینشتین و یا مارکس اندیشید، بلکه میتوان به چیز های آشنا تر، که در اطرافمان هستند پرداخت. میتوان با خلاقیت هر کار کوچکی را برای یاد گیری بکار برد، و با این اندیشه جدید موج سومی با آن برخورد کرد. مثلاً: وقتی به اداره ای میرویم باید از آنها بخواهیم و اصرار ورزیم، که امورشان را مدرن نمایند، و مردم را به مثابه دارایی خود ندانند، و با برخورد خلاق موج سومی به آنها گوشزده کنیم. در خرید مشوق فروشگاه هایی باشیم، که اصول تمدن جدید را دارند، و آنهایی که نمیدانند کارت خوان و صندوق هوشمند چیست، با ابتکار به آنها آموزش دهیم. در معاشرت روزمره به دوستان خود از واژگون اندیشیدن و تغییرات ناپیوسته و موج سوم بگوییم. در واقع تعارض بین گروه بندی های موج قبلی با موج سومی، اساسی ترین تنش اجتماعی و سیاسی است، که به جامعه امروز ما راه یافته است. روان درمانگران و رهبران فرقه ها و فالگیران و ساحره ها بازار گرمی دارند، و مردمی که توانایی درک عبور امواج و تغییر ناپیوسته را ندارند، بی هدف برای مدوا های گوناگون سرگردان، و دست به دامان آنها هستند، و یا افرادی با این اعتقاد که واقعیت چیزی پوچ و جنون آمیز یا بی معنی است، به انزوای بیمار گونه پناه میبرند. رویداد های کنونی جهان مسیر طبیعی خود را طی میکند، و ما باید بتوانیم تغییرات سریع ناپیوسته و موج سوم را از تاریخ کاملاً علمی بشناسیم، و بدیگران فرا دهیم.
پرسش از عموم: چند رمال و فالگیر بجای مانده از موج اول در اطراف خود میشناسید؟

10 ــ جریان کشمکش بزرگ
رویارویی بین صاحبان منافع موج دومی نظیر سرمایه داری سنتی و فرقه های تاریخی، و مردم روشنفکر موج سومی، در تمام زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بر قرار است. در کشور های پیشرفته این رویارویی خیلی سریع بنفع تغییرات ناپیوسته موج سوم در جریان است، ولی در کشور های عقب افتاده این جبهه بر اثر جبر زمان دارد خودش را تحمیل میکند. اکنون که تمدن جدید خودش را به ما می نمایاند، آیا به معنی آزادی از قید و بند و فقر و استعمار نو ست. برای پاسخ به این پرسش و رسیدن به نتیجه دلخواه است، که باید اولویتها را دسته بندی کنیم، و خط مشی های معقولی و ابزاری برای تسلط بر روند تحول در زندگیمان در پیش گیریم. یکی از این ابزارها سازمان های شبدری است، شبدر چند پره در یک شاخه و چند شاخه در یک تنه قرار دارد، که هر پره میتواند برنامه ای جدا باشد، و در نهایت همه باهم هستند.
سازمان شبدری واژه ای تازه و خلاق است، که باید با تخیل تازه به آن نگریست، و در آن با خلاقیت علمی مفاهیم جدید پدید آورد، و با این مفاهیم جدید هر روز بینش تازه ای نسبت به عرصه مورد نظر ایجاد کرد. تخیل تازه ای که با واژگانی تازه مشخص شده باشد، بسیار مهم است، و براحتی میتواند بر اجتماع تاثیر سازنده بگذارد. اما برای استفاده از این ابزار باید بتوانیم تحولات ناشی از تداوم تمدن صنعتی گذشته را از تحولاتی که باعث تسهیل ظهور تمدن جدید میشود، به وضوح تشخیص دهیم. در یک کلام، باید کهنه و نو را، یعنی نظام صنعتی موج دوم را از تمدن با تغییرات ناپیوسته موج سوم را که آینده ماست درک کرد. در این تمدن جدید هیچ امکان غیر منتظره را نباید از نظر دور داشت. بنابراین در این سازمان های شبدری باید تفکر واژگون داشت، و به کار و زندگی و درآمد و رفاه و ازدواج و مهارتها و برنامه های آموزشی و حمل و نقل و سن و سال مدیران و غیر و غیره با دیدی دگرگونه و نو نگریست. زمانه اندیشیدن به رویا های تازه است، اندیشیدن به پنجره هایی که گشوده میشوند، حتی اگر بعضی درها بسته میشوند. نباید اسیر و دربند شده وارد آینده شویم، باید به اطراف خود نگاه کنیم، واقعیت های تغییر یافته را با راهنمایی وبلاگ انوش راوید بدانیم، تا بتوانیم قاطعانه و با آرزو های واقعی وارد تمدن نو شویم.
پرسش از عموم: آیا شما برای ورود به جهان نو راهی میشناسید؟
کلیک کنید: ادامه قرن سنت گریزی در اینجا

كليك كنيد: فرهنگ نامها و واژگان پارسی
سبز= جنگل های شمال ایران، سفید= آسمان شفاف مرکز ایران، قرمز= سرخی فجر خلیج فارس
توجه: اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران: حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ و حمله های عرب، مغول، تاتار، و گفتمان تاریخ، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ: